زمینه و هدف: سرقت از دیگران و یا برداشتن اموال آنها بدون اطلاع و رضایت، یکی از جرایم قدیمی است که با شکل گیری مفهوم مالکیت در دوران کهن تاکنون به شکل های مختلف وجود داشته است. از این رو مفهوم سرقت مساله تحلیل و بررسی بسیاری از تحقیقات حقوقی و اجتماعی بوده و بدون شک در آینده نیز پژوهش های گسترده ای در مورد آن انجام خواهد شد. بر همین اساس این پژوهش با هدف بررسی نقش اقدامات تعاملی مردم و پلیس در پیشگیری از سرقت منزل در شهر تهران در سال 1400 انجام شده است. روش: این پژوهش بر اساس نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، پژوهشی کمی است و برای تحلیل داده ها و ارایه نتایج از تکنیک پیمایش استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از طریق مراجعه مستقیم پژوهشگر به پاسخگویان کارکنان پلیس آگاهی و شهروندان تهرانی و ارایه پرسشنامه به آنها، انجام گرفته و جامعه آماری شامل کارکنان پلیس آگاهی و شهروندان تهرانی هستند که به کمک فرمول حجم نمونه کوکران به تعداد 388 نفر برآورد شده است. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون فرضیات نشان داده که با توجه به ضریب همبستگی پیرسون منفی (**381/0-= r) می توان این نتیجه گرفت که رابطه معکوسی بین سرقت و اقدامات پیشگیرانه مردمی وجود دارد، همچنین رابطه بین اقدامات پیشگیرانه پلیس و میزان سرقت با توجه به ضرایب پیرسون منفی (**429/0-= r) معکوس و معنی دار است. نتایج: نهایتا با توجه به ضرایب به دست آمده؛ یعنی سطح معناداری کمتر از 5 درصد (000/0=sig) و ضریب همبستگی پیرسون منفی (**667/0= r) می توان این نتیجه گرفت که رابطه مستقیم و معناداری بین پیشگیری از سرقت و تعامل بین مردم و پلیس وجود دارد، درنتیجه هرچقدر تعامل بین مردم و پلیس بیشتر باشد، شدت پیشگیری از جرم سرقت نیز افزایش می یابد.